سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدرسه استثنایی آزادی مشهد
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

معنای غیبت

اشکال مختلف غیبت

حرمت غیبت اجماعی است

عذاب برای غیبت کننده

غیبت حق الناسی است که ...

آسیب های اجتماعی غیبت

راه درمان غیبت

گوش دادن به غیبت نیز حرام است

کلامی از شهید ثانی

 

نوزدهمین حدیث از چهل حدیث حضرت امام خمینی(ره) در خصوص غیبت، راههای ترک این گناه و گناه شنیدن غیبت است.

این مبحث با روایتی از امام صادق علیه السلام شروع می شود: امام به نقل از رسول خدا(ص) فرمودند:" غیبت در دین مرد مسلمان سریع تر از مرض اکله در درونش اثر می گذارد و رسول خدا(ص) فرمود:

نشستن در مسجد در انتظار خواندن نماز عبادت به حساب می آید، تا زمانی که از او چیزی سر نزند. از آن حضرت سوال شد چه چیز از او سر نزند؟ حضرت فرمود: غیبت از او سر نزند."

مرض اکله، دردی است که وقتی در عضوی از اعضای بدن پیدا می شود، آن عضو را می خورد و نابود می کند. منظور حدیث این است که همان طور که وقتی مرض اکله در بدن پیدا شود، عضو مبتلا را می خورد و نابود می سازد، غیبت کردن هم همین تاثیر را نسبت به دین شخص دارد.

 

معنای غیبت

فقها تعاریف فراوانی برای غیبت داشته اند و معیارهایی در این خصوص ارائه کرده اند. شیخ شهید در کتاب کشف الریبه ملاک غیبت را اینگونه معنا کرده است که:

" هرگاه کسی در غیاب دیگری سخنی نسبت به او بگوید که عرفاً و در نزد مردم نقص و عیب به حساب می آید و قصد وی از این کار سرزنش و یا برملا کردن نقص او باشد، مرتکب غیبت شده است."

همچنین ابوذر می گوید: از رسول خدا(ص) پرسیدم که غیبت چیست؟ حضرت فرمودند:" غیبت عبارت است از اینکه نسبت به برادرت چیزی بگویی که او از آن خوشش نمی آید.
ابوذر پرسید: حتی اگر این صفت و ویژگی در او باشد؟- باز هم غیبت، به حساب می آید؟- حضرت فرمود:" اگر- آن صفت- در او باشد، غیبت است؛ والا تهمت به حساب می آید."

روشن است که منظور برادر در این روایت تنها برادر نسبی نیست، بلکه برادر ایمانی را هم شامل می شود. منظور از اکراه نیز چیزی است که عرفا عیب و نقص به حساب می آید و قصد مذمت و گفتن نقص هم در روایت مستتر و تلویحا آمده است؛ والا اگر از راه لطف و مرحمت چیزی در خصوص او بگوید، غیبت صورت نگرفته است.

اشکال مختلف غیبت

نکته قابل توجه اینکه غیبت کردن تنها با لفظ شکل نمی گیرد، بلکه در بسیاری از موارد غیبت کردن با حرکات اعضا هم مصداق می یابد، چنان که عایشه می گوید:" زنی نزد ما آمد. چون روی خود برگرداند با دست اشاره کردم که کوتاه قد است. رسول خدا(ص) فرمودند: غیبت این زن را کردی."

از روایات درک می شود که افشای آنچه از عیب های مومن پوشیده شده است حرام می باشد؛ چه شخص راضی باشد و چه راضی نباشد، چه قصد برملا کردن نقص در میان باشد و چه نباشد، اما از ملاحظه مجموع روایات برمی آید که قصد، برملا کردن نقص است که این افشاگری را حرام می کند مگر این که اصل مورد از مواردی باشد که اظهار آن حرمت شرعی داشته باشد مثل معصیت که خود معصیت کننده هم نمی تواند اظهار کند.

حتی اگر مومن نسبت به برملا کردن مسائل پنهان خود راضی باشد و قصد برملا کردن نقص و عیب هم در میان نباشد، غیبت به حساب می آید.

 

حرمت غیبت اجماعی است

حرمت غیبت اجماعی و بلکه از ضروریات فقه است. مهم ، توجه به پیامدهای آن است که امید است با اندیشیدن در این پیامدها به آن مبتلا نشویم و اگر مبتلا هستیم، به زودی برگردیم که اگر با این صفت از دنیا برویم، رسوایی در قیامت را به دنبال دارد و صورت ملکوتی آن همان است که در سوره مبارکه حجرات آیه 12 آمده است:" ... آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادر خود را بخورد، در حالی که مردار است...؟!"

از آن جا که غیبت کننده در دنیا آبروی مردم را دریده است- مانند حیوانی که بدن مردم را پاره می کند- در قیامت صورت ملکوتی این عمل- خوردن مردار- به او برمی گردد.

در روایت آمده است که رسول خدا(ص) مردی را به خاطر ارتکاب زنا سنگسار نمود. یکی از حاضران به رفیقش گفت:" این مرد در جایگاه خود مثل سگ کشته شد." سپس رسول خدا(ص) با آن دو نفر از مرداری عبور کردند. پیامبر(ص) به آنها فرمود: " با دندان های خود از این مردار بکنید." آنها گفتند: یا رسول الله؛ آیا از گوشت مردار بخوریم؟

پیامبر(ص) فرمود: آنچه از برادر خود به شما رسید تعفن آن بیش از این است.

 

عذاب برای غیبت کننده

در برخی روایات هم آمده است که در روز قیامت غیبت کننده گوشت خود را می خورد.

مرحوم شیخ صدوق به سند خود از امام علی(ع) نقل می کند که در ضمن موعظه های خود به نوف البکالی فرمود:"...
از غیبت دوری کن، زیرا غیبت نان و خورش سگهای آتش است. ای نوف! دروغگوست کسی که فکر می کند حلال زاده است در حالی که گوشت های مردم را با غیبت کردن می خورد." در روایت دیگری از پیامبر اکرم(ص) آمده است که :" کسی که فرد مسلمانی را غیبت کند، روزه اش باطل گردد و وضویش شکسته شود و در قیامت در حالی محشور می شود که از دهانش بویی بدتر از مردار به مشام می رسد، به طوری که اهل قیامت از بوی او در عذاب خواهند بود."

همچنین انس بن مالک به نقل از رسول خدا(ص) می گوید:" در شب معراج بر قومی گذر کردم که روی خود را با چنگال خویش خراش می دادند. از جبرئیل پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟

گفت: اینها کسانی هستند که غیبت مردم را می کردند و آبروی مردم را می بردند."

کسی که تلاش می کند عیب های پوشیده مردم را برملا کند، خداوند او را رسوا خواهد کرد. چنان که امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود:"
ای کسانی که به زبان اسلام آورده اید و ایمان به قلب شما وارد نشده است! مسلمانان را سرزنش نکنید! و عیب های پوشیده آنها را جستجو نکنید! زیرا کسی که پوشیده های آنها را جستجو کند، خداوند پوشیده هایش را جستجو کند، افتضاح نماید، اگر چه در خانه اش باشد."

فردی که عیب های پوشیده مردم را افشا می کند؛ چون مردم ناموس الهی اند، هتک حرمت الهی کرده است. پس در این عالم و آن سرا رسوا خواهد شد.

در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده که رسول خدا(ص) در معراج از خداوند پرسید:

" ای پروردگار! حال مومن نزد تو چگونه است؟ فرمود، ای محمد! کسی که دوستی از من را اهانت کند، پس همانا به محاربه با من اقدام کرده است..."

در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام آمده است که غیبت کردن سبب خروج از ولایت الهی و ورود در ولایت شیطان می شود.

 

غیبت حق الناسی است که ...

غیبت از جمله گناهانی است که علاوه بر جنبه حق اللهی، جنبه حق الناسی هم دارد.

رسول خدا(ص) در ضمن سفارشات خود به ابوذر فرمود:" از غیبت کردن بترس که آن از زنا شدیدتر است؛ پرسیدم: ای رسول خدا! به چه علت؟ حضرت فرمود: چون زنا کننده اگر توبه کند، خداوند او را می آمرزد، اما غیبت آمرزیده نشود مگر این که صاحبش( غیبت شونده) را راضی کند."

پس چه بسیار افرادی که گرفتار حق الناس شوند و در قیامت شخصی از او راضی نگردد!

روایت دیگری در این زمینه از رسول خدا(ص) گویای تاثیرغیبت در از بین بردن نیکی های بنده است. آن حضرت فرمود:" آتش در سوزاندن و از بین بردن چیز خشک از غیبت در نابودن کردن نیکی های بنده سریع تر نیست؛ چنان که در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است که در روز قیامت شخصی در نامه عمل خود نیکی های خود را نمی بیند. چون از این امر سوال می کند به او گفته می شود چون غیبت کردی، عمل تو از بین رفت.

 

آسیب های اجتماعی غیبت

گناه غیبت نه تنها موجب فساد در ایمان و اخلاق شخص و رسوایی او در دنیا و آخرت می گردد، بلکه مفاسد اجتماعی و بشری را هم به دنبال دارد.

از مقاصد بزرگ انبیاء علیهم السلام تشکیل مدینه فاضله و جامعه ای نیکوست، و این مهم زمانی به وجود می آید که مردم با یکدیگر الفت و محبت داشته باشند، به طوری که افراد همگی به منزله یک شخص باشند و در این صورت چنین طایفه و ملتی بر طوایف و ملتهای دیگر پیروز خواهند شد، همان طور که مسلمین صدراسلام بر اثر همین اتفاق و وحدت بر حکومتهای بزرگ آن پیروز شدند. بر اساس آنچه گفته شد و روایاتی که در این زمینه وجود دارد، مسلمین مامور و موظفند که با یکدیگر دوستی و مودت ورزند؛ و طبعاً آنچه این دوستی را می افزاید مطلوب و پسندیده است و هر چه از این دوستی و مودت کم کنند، ناپسند است و واضح است که غیبت کردن موجب کینه و دشمنی و بغض می شود و از این رهگذر وحدت اجتماع از بین می رود، و این از آسیب های اجتماعی غیبت است و لازم است برای پرهیز از این ضرر بزرگ از این عمل زشت دور شوند.

 

راه درمان غیبت

برای درمان این بیماری از دو راه علم و عمل باید استفاده نمود.

درمان علمی: درمان علمی این گناه آن است که شخص در پیامدهای این گناه بیندیشد و این پیامدها را با آنچه از این گناه عایدش می شود، مقایسه کند، از این مقایسه وی تشویق می شود که این عمل را ترک کند؛ زیرا او با این گناه از چشم مردم می افتد، رسوای دو عالم می گردد، بغض و کینه و دشمنی ایجاد می کند.هرگاه این پیامدها را با چند لحظه یاوه سرایی و بذله گویی مقایسه کند، پی خواهد برد که با غیبت کردن چه خطای بزرگی مرتکب شده است.

ای عزیز! با بندگان خدا که مورد دوستی خداوند هستند، محبت قلبی داشته باش! مبادا با محبوب حق، دشمنی ورزی که خداوند در این صورت ترا از رحمت خود دور می سازد. قدری در آثار دنیایی و اخروی غیبت اندیشه کن و در صورت های وحشتناک این گناه در قبر و قیامت تأمل نما و به اخبار و احادیثی که در این زمینه وارد شده است دقت کن و میان چند دقیقه بذله گویی و نتایج این گناه مقایسه ای به عمل آور. در این صورت از این گناه پرهیز خواهی کرد.

وانگهی اگر کسی غیبت دیگری می کند به این انگیزه که با او دشمن است، چگونه حاضر می شود نیکی هایش را به دشمنش منتقل کند و گناهان دشمن را به نامه عمل خود وارد کند؟ چنان که در روایات به این پیامد غیبت اشاره شده است.

درمان عملی:آنست که به هر زحمتی هم که شده، عنان نفس زبان را به دست بگیری تا به مرور زمان به راحتی از غیبت کردن پرهیز نمایی. و سعی کنیم که خوبیهای مردم را ببینیم و به دنبال معایب آنها نباشیم.

آورده اند که حضرت عیسی(ع) با عده ای از حواریون از جایی عبور می کردند که به مردار سگی برخوردند. همراهان گفتند: چه مردار بدبویی! حضرت عیسی(ع) فرمود: چه دندانهای سفیدی دارد.

آنها نقص مردار را دیدند و حضرت عیسی کمال آن را گوشزد کرد.

چقدر خوب است بیش از آنچه به عیب های دیگران توجه کنیم به دنبال کشف عیبهای خود باشیم. چنان که رسول خدا(ص) فرمود:

" خوشا به حال کسی که مشغول بودن او به عیبش، او را از عیب جویی دیگران باز دارد."

 

گوش دادن به غیبت نیز حرام است

همانطور که غیبت کردن حرام است، گوش دادن به غیبت هم گناه به حساب آمده و حرام می باشد.
از برخی روایات استفاده می شود که گوش کننده غیبت همانند غیبت کننده است؛ چنان که امام علی(ع) فرمود:" گوش کننده به غیبت، نیزغیبت کننده است."

از برخی روایات استفاد می شود که رد کردن غیبت واجب است و در روایتی از رسول اکرم(ص) رد کردن غیبت را باعث دفع شر و بدی از غیبت کننده عنوان نموده اند. امام صادق علیه السلام به نقل از رسول خدا فرمود:" آگاه باش کسی که بر برادر خود منت بگذارد و غیبتی را که در مجلسی درباره او شنیده است رد کند، خداوند متعال هزار باب از بدی در دنیا و آخرت از او رد می کند و اگر با وجود توانمندی از این کار خودداری ورزد، برای او مثل گناه کسی است که هفتاد بار او را غیبت کرده باشد، خواهد بود."

روایت دیگری در این زمینه از رسول خدا(ص) آمده است. آن بزرگوار فرمود:

" ای علی! کسی که نزد او برادر مسلمانش غیبت شود و بر یاری کردن برادرش- دفع غیبت او- توانا باشد و او را یاری نکند، خداوند او را در دنیا و آخرت رسوا می کند."

نکته ظریفی را مرحوم شیخ انصاری در تفسیر این روایات آورده و آن این است که مقصود از یاری رساندن غیبت شونده غیر از نهی از غیبت است؛ بلکه منظور آن است که هرگاه غیبت کننده عیبی دنیایی را مطرح کرد، شخص در جواب بگوید اینها که عیب نیست؛ بلکه گناه کردن عیب است؛ و اگر عیبی اخروی مطرح کند، برای یاری کردن برادر دینی اش بگوید: بالاخره افراد گاهی مرتکب خطا می شوند بهتر است برای او طلب آمرزش شود نه عیب جویی و غیبت.

نکته دیگر این که گاه شنونده غیبت با برخی حرکات مشوق غیبت کننده می شود، مثلاً وقتی غیبتی می شود مکرر" استغفار" کند یا کلامی مثل " عجب" و... بگوید.

این حرکات غیبت کننده را به ادامه کار تشویق می کند و طبعا حرمت آن محرز و مسلم است.

 کلامی از شهید ثانی

شهید ثانی کلامی در این زمینه دارد و آن این که از بدترین انواع غیبت، غیبتی است که اهل علم با برخی جمله ها مرتکب می شوند؛ مثلاً وقتی سخن از کسی به میان می آید، او می گوید: الحمدلله که ما اهل ریا و خودنمایی نیستیم این شخص در حقیقت مرتکب غیبت شده، زیرا به طرف فهمانده است که شخص مورد نظر اهل ریا و خودنمایی است. یا گاهی کسی صفت بدی را به خود نسبت می دهد تا دیگری را به این صفت مطرح کند؛ مثلاً می گوید فلانی آدم خوبی است؛ ولی به دلیل کم تحملی که همه ما به آن مبتلا هستیم، در عبادات سست است.

یا بگوید: برای فلان دوست ما فلان حادثه اتفاق افتاد، خداوند او و ما را بیامرزد.

او با این کار در حقیقت سرپوشی بر باطن پلید خود قرار داده است. اینها نیز از مصادیق غیبت هستند.

آنچه گفته شد برخی از پیامدهای غیبت و نیز راههای مقابله با آن و مصادیق این گناه بود. به خداوند متعال پناه می بریم از نفس اماره و بدی هایی که رها کردن عنان زبان ما را به آنها دچار می سازد.

اسماعیل کربلائی:
یکی از صریح ترین آیات در نکوهش غیبت که آن را گناهی کبیره دانسته، این آیه از سوره حجرات است:
یا ایها الذین امنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لاتجسسوا و لایغتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا فکرهتموه.
« ای کسانی که ایمان آورده اید! از بسیاری گمان ها {در حق یکدیگر} بپرهیزید که برخی از گمان ها گناه است و {درباره یکدیگر} تجسس نکنید و برخی از شما از دیگری غیبت نکند. آیا هیچ یک ازشما دوست دارد گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ البته از آن کراهت دارید و… »
گوشت های بندگان حق خوری غیبت ایشان کنی کیفر بری
یکی از راه های شناخت بزرگ بودن گناه، مقایسه آن با دیگر گناهان بزرگ (معاصی کبیره) است. در این آیه، غیبت، با خوردن مردار مقایسه شده که از گناهان بزرگ به شمار می رود. اگر مردار، گوشت گوسفند باشد، حرام است؛ چه رسد به این که گوشت انسان باشد و از آن مهم تر این که انسان با مرده، رابطه برادری هم داشته باشد. از این مقایسه می توان دریافت که غیبت تا چه اندازه زشت و ناپسند است!
پیشوای یازدهم، حضرت عسکری (ع) در این باره می فرماید:
بدانید که غیبت شما از برادر مؤمنتان که از شیعیان اهل بیت است، از خوردن گوشت مرده حرام تر است.
از رسول خدا (ص) چنین روایت شده است:
به درستی که غیبت کردن از زنا بدتر است.
روشن است که زنا از گناهان بزرگ شمرده می شود؛ پس غیبت هم که از آن بدتر است، گناه بزرگ (معصیت کبیره) خواهد بود.
راه دیگر برای شناخت بزرگ بودن گناه، بیم و وعید الاهی به عذاب دردناک است. آن جا که خداوند، جزای رفتار زشتی را عذاب دردناک معرفی کند، آن رفتار از گناهان بزرگ خواهد بود.
خداوند متعالی در قرآن کریم می فرماید:
همانا برای کسانی که دوست دارند زشتی در بین کسانی که ایمان آورده اند شایع شود، عذاب دردناکی است.
که مفسران، عبارت «ان تشیع الفاحشه» در آیه کریمه را به غیبت تفسیر کرده اند.
حضرت رضا (ع) از پدر بزرگوارش موسی بن جعفر (ع) نقل می کند که امام صادق (ع) فرمود:
خداوند خانه ای را که در آن گوشت وجود دارد، دشمن می دارد. به امام عرض کردند که ما گوشت را دوست داریم و خانه هایمان از آن خالی نیست. حضرت فرمود: خانه گوشت، خانه ای است که در آن گوشت مردم با غیبت، خورده می شود.
در روایتی دیگر از حضرت آمده است که پیامبر اکرم (ص) در شب معراج به آتش جهنم نظر افکند و دید گروهی مشغول خوردن مردار هستند. به جبرئیل فرمود: این ها چه کسانی هستند؟ جبرئیل پاسخ داد: این ها کسانی هستند که گوشت مردم را می خورند.
از آن جا که در قیامت، اعمال انسان تجسم می یابد؛ اگر عمل، گناه و سیئه باشد، شکل حیوانات را به خود می گیرد و اگر حسنه باشد، مفرح است و به شکل حوریه و غلمان درمی آید و صالحان در قیامت عمل خود را به شکل حورالعین در آغوش می گیرند و اهل غیبت، در دوزخ مردارخوارند.
امیرمؤمنان علی (ع) می فرماید: غیبت، خوراک سگ های آتش است.
در روایت دیگری با همین مضمون از پیامبراکرم (ص) آمده است: از غیبت بپرهیزید، چرا که خورش سگ های جهنم است.
? ابعاد غیبت از دیدگاه روایی
به غیبت از سه بعد می توان توجه کرد:
?) بعد عملی: در روایت پیشین به بعد عملی غیبت اشاره داشت.
?) بعد درونی (روانی):
امام علی (ع) می فرماید: پست ترین مردم کسی است که غیبت می کند. حضرت در این روایت به بعد درونی و روانی غیبت نظر دارد؛ به این معنا که حال درونی شخص غیبت کننده را بیان می کند.
?) بعد معنوی (الهی):
حضرت در روایت دیگری به تأثیر منفی غیبت در بعد معنوی اشاره دارد و رابطه خداوند با اهل غیبت را روشن می سازد: مبغوض ترین مردم در نظر خداوند کسی است که غیبت می کند.
رسول اکرم (ص) می فرماید: ای گروهی که به زبان ایمان آورده اید، اما دل های شما ایمان نیاورده است، از مسلمانان غیبت نکنید.
رسول خدا (ص) با صراحت ابراز می دارد که غیبت کننده، فاقد ایمان قلبی است؛ زیرا فردی که با زبان، به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اقرار کند، مسلمان است؛ ولی اگر وابستگی قلبی، یعنی ایمان نداشته باشد و از مسلمانان غیبت کند، بعد معنوی اش ضعیف می شود؛ بنابراین مسلمان واقعی کسی است که قلب و زبانش، هر دو معتقد، و از غیبت به دور باشند.
? بدترین نوع غیبت
غیبت از هر مسلمانی زشت و ناروا است؛ اما غیبت از خوبان و صالحان، بسی زشت تر و ناپسندتر است. در روایات آمده است: انسانی که عیوب و نقایص نیکان را مطرح، و پشت سرشان غیبت کند، دچار یکی از زشت ترین پستی ها شده است:
از زشت ترین پستی ها غیبت کردن از نیکان است.
غیبت کردن از اخیار، برگزیدگان و نیکان از نظر دنیایی، پیامدهای منفی در زندگی انسان به بار می آورد. عمر را کوتاه می کند و گرفتاری های بسیاری پیش می آورد و انسان را از خوبی های دنیا و آخرت محروم می سازد.
? حکم غیبت از نظر فقهی
پشتوانه احکام در فقه شیعی، ادله اربعه (کتاب، سنت، اجماع و عقل) است و بسیاری از فقیهان شیعی در بحث غیبت می فرمایند:
غیبت به ادله اربعه حرام است. یعنی فتوای ایشان به هر چهار مرجع، مستند شده است که بر قوت و استحکام فتوای مورد نظر می افزاید. از آن جا که این بحث فقهی به طور گسترده در این مجال نمی گنجد، فقط به ذکر روایتی از امام صادق (ع) در این مورد بسنده می شود که می فرماید: غیبت بر هر مسلمانی حرام است … و غیبت نیکویی ها را می خورد، همان گونه که آتش هیزم را نابود می کند.
رفیقی که غایب شد ای نیک نام دو چیز است از او بر رفیقان حرام یکی آن که مالش به باطل خورند دوم آن که نامش به غیبت برند .
شرایط حرمت غیبت حرمت غیبت از نظر فقهی، شرایطی دارد که عبارتند از:
?) شخصی که انسان در غیاب او، عیبش را بازگو می کند، مؤمن باشد؛ یعنی بینشان اخوت ایمانی وجود داشته باشد؛ همان گونه که خداوند متعالی در آیه شریفه سوره حجرات، غیبت را به خوردن گوشت برادر مؤمن تشبیه فرمود.
در همین زمینه، روایتی از امام صادق (ع) به نقل از عبدالرحمن سیاب آمده است: غیبت این است که درباره برادر مؤمنت عیبی را که خدا برای او پوشانده است، بگویی.
بنابراین، اگر عیب کافر پشت سرش گفته شود، غیبت به شمار نمی آید. و مؤمن کسی است که به همه اصول دین (توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد) اعتقاد داشته باشد.
?) از نظر شرعی، غیبت هنگامی پیش می آید که پشت سر فرد، «عیب و نقص» او را بازگو کنند؛ ولی اگر کمالش را بگویند (راضی باشد یا نباشد) غیبت شمرده نمی شود.
?) عیب و نقصی که شخص در غیاب برادر یا خواهر مؤمنش می گوید، نزد عموم ناخوشایند و ناپسند باشد؛ از این رو اگر عامه مردم آن عیب را زشت بشمارند؛ ولی خود فرد غایب به بازگفتن آن راضی باشد، غیبت به شمار می رود.
پیش تر از رسول اکرم (ص) در بحث «تفاوت بهتان و غیبت» روایتی آورده شد که حضرت در تعریف غیبت فرمود: «ذکرک اخاک بما یکره». مقصود ار «یکره» در این حدیث، این نیست که آن چه را فقط برادرت خوش ندارد، ذکر کنی؛ بلکه منظور، امری است که به طور طبیعی و نزد عامه ناخوشایند باشد، زیرا خداوند متعالی راضی نیست آبروی مؤمن در اجتماع بریزد.
در روایات هم آمده است: آبروهایتان را حفظ کنید.
امیرمؤمنان (ع) : مؤمن حق ندارد خودش را خوار کند.
پیامبر اکرم (ص) : خداوند بلندمرتبه همه چیز، جز ذلیل کردن نفس را به مؤمن تفویض کرده است.
امام صادق (ع) : پس اگر مؤمن، عیب برادر مؤمن خود را که ناپسند تلقی می شود، پشت سرش بگوید و آن فرد هم راضی باشد، رضایتش موجب برداشته شدن حرمت این عمل نمی شود.
?) عیب و نقصی در غیاب فرد بازگو شود که از مردم پوشیده بوده است؛ بنابراین اگر فردی به داشتن عیبی نزد مردم معروف باشد، بازگفتن آن نزد کسی که از آن آگاهی دارد، حرام نیست.
حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود: کسی که پشت سر شخصی چیزی را یادآور شود که همه مردم می دانند، غیبت نیست و اگر کسی پشت سر شخصی نقص یا عیبی را بگوید که مردم نمی دانند، غیبت است.
?) قصد انتقاص وجود داشته باشد؛ یعنی شخص با بازگفتن عیب دیگری، قصد کاستن از وجهه و شخصیت او را داشته باشد؛ پس اگر بازگفتن عیب، برای درمان و برطرف کردن آن باشد، مثل آن که انسان، حالات مریضی را به پزشک بگوید، چون قصد انتقاص ندارد، رفتار او غیبت به شمار نمی آید.
?) شنونده داشته باشد؛ پس اگر انسانی تنها نشسته باشد و از روی ناراحتی یادآور عیوب دیگری شود، چون شنونده ندارد، رفتار او حرام نیست و غیبت به شمار نمی رود.
? استماع غیبت:
همان گونه که گفته شد، غیبت زمانی تحقق می یابد که شنونده ای وجود داشته باشد؛ پس شنونده غیبت، همانند گوینده آن، در تحقق غیبت نقش دارد؛ از این رو حکم غیبت شامل حال او نیز می شود. با این وصف، فقیهان «گوش دادن» به غیبت را هم از لحاظ شرعی حرام دانسته اند و از این نظر اختلافی بین آن ها نیست. روایات بسیاری نیز در این زمینه وجود دارد که به برخی از آن ها اشاره می شود:
امام صادق (ع) نقل کرده است که پیغمبر اکرم (ص) افراد را از غیبت کردن و گوش دادن به آن نهی فرمود: نهی عن الغیبه و الاستماع الیها.
پیامبر گرامی (ص) فرمود: گوش کننده غیبت یکی از دو نفری است که غیبت می کند.
هیچ مجلسی با غیبت آباد نشد، مگر این که از نظر دینی خراب شد.
گوش های خود را از شنیدن غیبت پاک کنید.
امام صادق (ع) نیز می فرماید: غیبت، کفر، و شنونده و خشنود از آن، مشرک است.
کفر بر دو گونه است:
الف) کفر اعتقادی
ب) کفر عملی
کفر اعتقادی عدم اعتقاد به اصول حقه است؛ اما کفر عملی ندیده گرفتن چیزی است که از سوی خداوند مورد امر و نهی قرار می گیرد؛ البته اگر کفر عملی ادامه یابد، چه بسا به کفر اعتقادی بینجامد؛ برای نمونه، تکلیفی مانند نماز که از ارکان و پایه های دین ما است، اگر به صورت عمدی ترک شود، در ایمان انسان خلل وارد می شود چنان که رسول خدا (ص) فرمود: کسی که نماز را به عمد ترک کند، کافر است.
غیبت، طبق فرموده امام صادق (ع) چنین است: غیبت آن است که آن چه {= عیبی} را خداوند پنهان ساخته است، بازگویی.
از سویی، شنونده غیبت در آشکار شدن آن عیب همان اندازه نقش دارد که گوینده غیبت دارد؛ زیرا اگر گوشی برای شنیدن غیبت نباشد، گوینده کاری از پیش نمی برد؛ بنابراین، هر دو مرتکب گناه شده اند.
عبدالله بن سنان روایت می کند که به امام صادق (ع) عرض کردم: آیا عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟ فرمودند: بله. گفتم: منظورت از عورت همان معنای عورتین است؟ گفت: نه، آن گونه که گمان کردی نیست. منظور از عورت نشر دادن سر او بود.
امام صادق (ع) از رسول اکرم (ص) چنین نقل کرده است: کسی که عمل زشتی را نشر دهد، مثل کسی است که آن کار را آغاز کرده است.
همچنین امام صادق (ع) فرمود: کسی که از مؤمنی، چیزی را که با چشمش دیده یا با گوشش شنیده، به کس دیگر بگوید، از کسانی که ایمان آورده اند، نشر یابد و برای ایشان عذاب دردناکی است.
در غیبت، گوینده با گفتار، و شنونده با شنیدن خود، راز دیگری را فاش می کنند و منشأ نشر عمل زشت می شوند، البته گوش کردن هرچیز دو حالت دارد:
?) یا شنیدن (سماع) است؛ بدین معنا که چیزی ناخودآگاه به گوش کسی می رسد، بدون این که او خواسته باشد به آن گوش فرادهد.
?) یا گوش دادن (استماع) است؛ یعنی شخص به طور کامل توجه کند و آن چه را می شنود، به ذهن خود بسپارد.
نکته قابل توجه دیگر آن که در مسأله غیبت، گوش ندادن به غیبت دیگران کافی نیست؛ بلکه افزون بر گوش نکردن، مقابله با آن نیز لازم است. فقیهان بر این نظر اتفاق دارند که نه تنها نباید به غیبت گوش کرد، بلکه اگر کسی در جایی غیبت می کند، باید او را از این کار بازداشت.


[ سه شنبه 88/10/29 ] [ 7:7 عصر ] [ همکاران ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 327
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 236563